زن ازنظراسلام

درمورد این مسئله که زن ازنظراسلام چه موقعیتی داردواین که آیا واقعاً دراسلام به زن بهاداده شده یاخیر،بلکه تحقیرشده است ،سؤالات زیادی مطرح است.چندسؤال ذکر می شود؟

یادآوری می شوددراینجامنظورماتحقیق است.

منشأاین سؤالات مخالفین اسلام می باشند ،آنان درطول تاریخ ایراداتی رابه اسلام واردکرده اند که یکی ازآن هادرموردزن است.آن ها می گویند اسلام حقوق زن راپایمال کرده واوراتضعیف نموده است وخلاصه این که آن ارزشی راکه یک انسان کامل داراست اسلامئ ازاوگرفته است.طرح این اشکال ازطرف آنان باعث شدهمین توهم درمیان خودمسلمانان نیزبه وجودبیایدبه طوری که بعضی از زنان مذهبی ما می گویند خوب خداونداین گونه خواسته است.معنی این حرف این است که گرچه خداوندنعوذبالله ماراآن طورکه باید مثل مردها خلق ننمود،لکن ماراضی هستیم این همان تعبداست.خیراین معنی بایدتحقیق شودومعلوم گرددآیادراسلام زن ازنظر اجتماعی ونیزسعادت ورسیدن به اهداف عالیه انسانیت واقعاً دردرجه پایین تراز مردقرارداردیااین که مساوی است یا آیابالاتراست؟

برای نمونه ،حتی الان درجمهوری اسلامی که (که ارزش وبهادادن به زن را)نشان داده ،رسانه های قدرت های استکباری،قدرت هایی که بابرنامه مامخالف اند،چه تهمت ها ودروغ هایی رابرماروامی دارند.

ازطرف دیگر ،کسانی که ازطرف کلیسا مأموریت برای کوبیدن اسلام داشتند،کاری می کردنداسلام درنظرعامه مردم بی ارزش وبی احترام شود.ازدروغ وافتراهم ابائی نداشتند.یکی ازآقایان ساکن ردآمریکا نقل می کرد،اگریک یک نفرزیادزن بگیرداورامحمدی است می خوانند،یعنی  

محمدیسم رایک مکتب برای کسانی که هوسران اند می دانند،این افتراءرابه پیامبراکرم(ص)زدندوحقایق راتا این حدوارونه جلوه داده اند.

پرسش هاوپاسخ ها

1-آیازن ومرددرنظام وساحتمان جسمانی وقوای آن باهم تفاوت دارند؟البته جواب این سؤال آسان است امابه خاطرحل ریشه ای مطلب طرح آن مناسب است.

تفاوت زن ومرد

پاسخ این سؤال:ظاهراً جواب آن واضح است،پاسخ مثبت است ،زن ومردباهم فرق دارند.ساختمان جسمانی بدن مردخشن ترودرشت تراست وساختمان بدن زن ضعیف تراست وازنظر قدرت زن ها ضعیف ترند.به طور مثال دریک مسابقه وزنه برداری که دو نفریک زن ویک مرد هم وزن ،(چون دروزنه برداری وکُشتی هرگروهی دروزن مخصوص مسابقه می دهند)دروزن 70کیلوگرمی باهم رقابت کنندمردبرنده خواهدشد ،مگردرمواردنادری که خلاف قاعده باشد .که روی آن مواردنمی توان درنتیجه گیری نظرداشت .

امااین به صورت قانون اغلب هست،یک قانون هست که نظام جسمی زن با مرداختلاف داشته وضعیف تراست.

2- آیااگردرجسم وقوای آن باهم تفاوت دارند،ازنظرروحیات نیزتفاوت دارندیاخیر؟

پاسخ :ازنظرروحی :زن ومرددراین جهت نیزباهم تفاوت دارند.بدین معنی که بعضی خواسته ها که درانسان وجوددارددرزن ها قوی تر ودر مردها ضعیف تراست یابرعکس.درمردها قویتراست ودرزن ها ضعیف تر،ویااینکه خواسته هایی درزن وجودداردکه درمردوجودنداردوشایدبرعکس .یعنی ازنظرغرایزوشدت وضعف آن هازن ومردباهم تفاوت دارند،البته این غیرازنفس ناطقه ای است که هرانسان دارد.اینجابیشتربعدحیوانی خواسته هامطرح است.مثلاًدرانسان غریزه ای وجودداردبه نام حب اولاد(علاقه به فرزند)این غریزه هم درزن وهم درمردوجوددارد.اما مشاهده می کنیم در زن ها قوی تراست.طوری که یک زن ،با کمال میل ورغبت شبی رابدون خواب برای راحتی فرزندش سپری می کند .یعنی درسایه راحتی فرزندش ،بارغبت ناراحتی راتحمل می کند.مردهم دارای این احساس هست،امادردرجه رغبت وخوشی ضعیف تراست .

مثال دیگر:درزنان حالت پناه خواهی وملجأخواهی وجوددارد،یعنی می خواهدتکیه گاهی داشته باشد،اگراحساس نمودپناه گاهی دارد،کسی راداردکه می تواندحرف خودرابرای اوبزندوموردنظراوواقع شود،احساس آرامش بیشتری می کند.برخلاف مرد – البته بایدمتذکر شویم مقایسه هاغالبی ونسبت به افرادمعمولی است افراداستثنائی از مقایسه خارج اند – اگرمردی احساس نمود به جایی وابسته نیست ،اسقلال دارداحساس راحتی داردواین رابیشتردوست می دارد.ناگفته نماند بررسی روحیات زن ومرد بسیارمفصل است ودرکتا بهای روانشناسی وبعضی کتاب های شهیدمطهری (ره) ذکرشده است ،این جا چندتفاوت رابه عنوان نمونه برای پاسخ به سوالات ذکگرنمودیم .پس فی الجمله روشن شدزن ومرددرساختمان جسمی وساختارروحی باهم تفاوت دارند.

3- اگردربعضی غرایزوتمایلات بایکدیگرتفاوت دارند ،آیااختلاف درحدی است که قابل تغییروتبدیل نیست؟

پاسخ :برای پاسخ به این سوال مثالی ذکرمی کنیم ؛دریکی از خطبه های نهج البلاغه حضرت می فرمایند:«ان التساءهمهن زینه الحیوه الدنیا؛خطبه 153 »زن هاهمتشان مصرف (ظواهر)وزیبایی زندگی دنیا وفساددردنیاست.یادرجای دیگرکه فرموده اند:«ایاک ومشاوره النساءمان رأیهن الی العفن؛نامه31»ازمشورت بازنان برحذر باش زیرا که رأی آ نان به سستی گرایش دارد.

می خواهیم ببینیم آیا این روحیات درحدی است که قابل تغییر وتعدیل نیست یااینکه برعکس می توان خلاف آن بود؟

بهعبارت واضح تر بعضی ازصفات باساختمان وجودی موجودهمراه وبا سرشت آمیخته است وقابل تغییر نیست .مثلاًدرمیان حیوانات می گویندگربه حیوانی وحشی است که قابل تعدیل نیست هرقدرآن راتربیت نمایندکه به حیوانات دیگرآزاری نرساندبی فایده است،قابلیت این راندارد،یعنی طبیعت آن این گونه است که اگر اورا درزندانی هم برای این کار قراردهیدهنگامی که موش راببیندفوراًاورامی گیرد.این درموردحیوانات است،اماآیادرانسان هم غرایزهمین گونه است؟

فرمودند:زن ها همتشان مصروف زیبایی دنیاست یعنی بیشتربه دنبال آن هستند،علاقه به جمال وزینایی دنیاوزینت آن دارند، این درسرشت آنان است وقابل تعدیل نیست؟درجواب بایدبایدگفت قابل اصلاح است.

اگرقدرت یک خواسته وغریزه ای درمردان یا زنان بیشتراست درحدی نیست که قابل اصلاح نباشد ،یعنی به عنوان نمونه زنی به قدری به زینت دنیا ،جواهرات وغیره علاقه داشته باشدکه نتوان آن راکنترل نمود،به طوری که ازهرراه حلال یا حرام حتی درصورت مخالفت بادین وگفتارمعصومین آن راتهیه نماید.

دلیل براین مدعااین است که مادرقرآن کریم آیاتی داریم که بعضی روحیات وصفات رابه خود انسان (صرف نظراززن یامردبودن آن)نسبت داده است .درصورتی که انسان حتماًتوان آن راداردکه این صفات راتغییردهد.لذامعلوم می شودزمینه این صفات دراوهست ،ریشه اش دراوهست ،امانه به صورتی که به هیچ وجه نتوان آن راتغییرداد.درمورد زن نیزبه همین صورت است.اگردرروایتی صفتی اززنان بیان شده است،این خصوصیت درسرشت اونیست به طوری که قابل تغییرنباشد ولذادرتمام زن هاهم نیست.

 

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.