خلق و خوی امام حسن

مردی تهیدست و با ذوق نزد امام مجتبی آمد و طلب خود را به صورت دو بیت شعر به شرح زیر، عرضه داشت:

لم یبق لي شئ یباع بدرهم
یکفیک منظر حالتي عن مخبر
إلا بقایا ماء وجه صنته
ألاّ یباع و قد وجدتک مشتري

یعنی: برای من چیزی که حتّی یک درهم بیرزد باقی نمانده است،
حالت من تو را از خبر دادنم بی نیاز می سازد،
مگر باقیمانده آبرویم که آن را نگاه داشته ام،
اما تو را خریدار مناسبی برای آن یافتم.

امام حسن (ع)، مبلغ دوازده هزار درهم به وی عطا کرد و ابیات ذیل را قرائت فرمود:


عاجلتنا فأتـاك وابل برنــا
طلاً ولو أمهلتنــــا لم تمطر
فخذ القليل وكن كأنك لم تبع
ما صنته و كأننا لـــم نشتر

یعنی: زود آمدی و ابر احسان ما رسید…
این مقدار کم را بگیر و چنان باش ،
که آنچه را نگاه داشته بودی (یعنی آبرویت را) نفروخته ای.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.